Cooking With Rosi

همه چیز درباره ی گیاه خواری

Cooking With Rosi

همه چیز درباره ی گیاه خواری

توفو چیه؟


خیلی ها از من می پرسن توفو چیه؟!


توفو از فرایند بستن شیر سویا به دست میاد.



خواستگاه توفو بنا به گفته ی ویکی پدیا دو هزار سال پیش در چین به وجود اومده. تو آشپزی های آسیای جنوبی در قدیم و در حال حاضر سرتاسر دنیا به خصوص آشپزی گیاهی نقش پررنگی داره. توفو از نظر من مثل قارچ بی مزه می مونه و در نتیجه شما می تونید با اضافه کردن ادویه ی دلخواه خودتون کاملا طعمی که دلتون می خواد رو بهش بدید.


انواع مدل از توفو وجود داره. من معمولا از یه جور توفوی ساده استفاده می کنم. ولی تو مغازه ها توفو ی دودی، توفو ی قرمز هم دیدم که هنوز امتحان نکردم. توفویی که من می خرم اینجوری هست تو بسته بندی :



فکر کنم به این مدل میگن توفو ی سخت . (Firm )

این مدل توفو فقط مخصوص پخت و پز هستش و تاریخ مصرف هم داره درضمن. ولی می دونم در ژاپن توفویی هم هست که به عنوان دسراستفاده میشه. حتی خیلی ها از توفو به عنوان پایه ی چیز کیک ، پودینگ و باقی دسرهای این چنینی استفاده میشه که من تا حالا امتحان نکردم. حتما امتحان می کنم ولی :)


من معمولا از زردچوبه و زعفرون زیاد استفاده می کنم. اگه قرار باشه خورشت ایرانی درست کنم از توفو به عنوان گوشت خورشتی استفاده می کنم. به این صورت که بعد از سبک شدن پیازهام اونها رو که به قطعات ریز تقسیم کردم و زیر آب شستم، تو تابه شروع می کنم به تفت دادن. مهم هستش که توی خود توفو ها هم بپزه در نتیجه طولانی مدت هم بزنیدش. تو این مدت هم می تونید ادویه های دلخواه تون رو بهش اضافه کنید. من قورمه سبزی رو با توفو درست می کنم و تشخیص اینکه این قورمه سبزی گیاهی هست یا گوشتی خیلی سخت میشه. به گفته ی همسرم _که عاشق گوشته!!_ قورمه سبزی با توفو نود و نه درصد مزه ش شبیه قورمه سبزی معمولی هست.


من از توفو به عنوان گریل هم استفاده کردم. توفو ها رو به قطعات ریز تقسیم کردم. در مقدار کمی روغن زبتون و ادویه و سبزی خشک دوازده ساعت مارینیت کردم. و بعد از دوازده ساعت روی سیخ های کوچولوی چوبی زدم و گریل کردم. مزه ش خیلی خوب میشه.


به این نتیجه رسیدم که توفو رو همه جوره مثل قارچ میشه ازش استفاده کرد. در خورشت ها، سوپ ها، گریل، سرخ شده،




ولی خاصیت توفو چیه؟

توفو کالری خیلی کمی داره و در عین حال پروتئین بالایی داره. آهن به نسبت زیادی داره و چربی خیلی کم .

توفوی سخت 10.7% و توفوی نرم 5.3% وزن شون ، پروتئین دارن و به ترتیب 5 و 2 درصد هم چربی دارن. کلسترول بد (Lipoprotein LDL )اونها خیلی کمه، ولی در عین حال کلسترول خوب ( Lipoprotein HDL ) اونها هم خیلی بالا نیست. سازمان غذا و دارو آمریکا (FDA) در یکی از اعلامیه ی سلامت خودش اعلام کرده که : " 25 گرم از پروتئین سویا در هرروز باعث کاهش بیماری های قلبی میشه " یعنی حدودا صد گرم از توفوی سخت 8.9 گرم پروتئین داره.



مطلب درباره ی توفو در اینترنت زیاده. یکی از منابع فارسی زبان برای خوندن کافیه، چون باقی همه کپی پیست اولی هستن. اگه دوست داشتید درباره ی توفو بیشتر بدونید لطفا خودتون سرچ کنید.











منابع :

عکس ها از نت


ویکی پدیا ، توفو  


صفحه ی سازمان غذا و دارو آمریکا 


انواع توفو 



من چرا گیاه خوار شدم؟


اول از داستان گیاه خواری خودم بگم.

من از بچگی با خوردن گوشت قرمز مشکل داشتم. همیشه تو رستوران که می رفتیم کباب رو زیر برنج قایم می کردم تا مامان و بابام نبینن که من غذام رو نخوردم. نمی تونستم اصلا لب به گوشت قربونی بزنم که تو خونه مون قربونی شده بود. جلوی چشم هام کشته بودنش.

یه دوره ایی چهار سال پیش گیاه خوار شدم. ولی اون زمان بدون آگاهی از نیازهای بدن انسان بود. صرفا به دلیل عذاب وجدان برای کشتن حیوون ها نمی تونستم بخورم. ولی خیلی زود به دلیل فقر مواد غذایی مجبور شدم دوباره به شیوه ی زندگی قبلیم برگردم. چون تو اون دوران فقط پاستا و برنج و سیب زمینی خوردم! کمبود آهن بدنم زیاد تر شد و خیلی ضعیف بودم.


بعد اون دوره نتونستم دیگه به خام انواع گوشت ها دست بزنم و حتی نمی تونستم رون درسته ی مرغ بخورم. چون برام تداعی کننده ی مرغ به عنوان حیوون زنده بود. با ارفاق می تونستم فقط فیله ی مرغ و ماهی بخورم. هم چنان با گوشت قرمز مخصوصا به صورت استیک و درسته تو خورشت ها مشکل داشتم. و جالبه که من اون زمان هم همچنان مشکل فقر آهن داشتم علیرغم اینکه هفته ایی چند بار با زور جیگر می خوردم!


تا اینکه خیلی اتفاقی در دانشگاه قرار شد درباره ی " گونه پرستی " مقاله بنویسم. وقتی استاد راهنمام تصمیم گرفت من این مقاله رو بنویسم من حتی نمی دونستم معنی لغت نروژی ش به فارسی چی میشه! :) اومدم و شروع کردم به تحقیق. هرچی بیشتر تحقیق کردم بیشتر مصمم شدم تا دوباره برگردم به گیاه خواری. در همین حین خیلی اتفاقی با کتاب " قابلمه را فراموش کن" آشنا شدم.


وقتی میگم اتفاقی یعنی درست جایی که انتظار نداری و درست جایی که خیلی اتفاقی به سمتش کشیده شدی. از ایران خریداری شد این کتاب و من در عرض پونزده روز کتاب رو بلعیدم. کتاب در راستای تبلیغ خام خواری هست البته. ولی برای من که دنبال این بودم تا بفهمم آیا انسان واقعا به گوشت حیوانات احتیاج داره یا نه جواب مناسب داشت. از فردای همون روز شروع کردم به تحقیق تو نت. ببینم آدم ها چه نیازهایی دارن و این نیازها چقدر تو گوشت حیوانات هست.

هرچی بیشتر می رفتم جلو بیشتر می فهمیدم که نیاز ما به گوشت احمقانه ست و صرفا از روی جهل و نادونی ما چسبیدیم به گوشت حیوون ها. از اینجا به بعد هرجا تو وبلاگم می خونید گوشت منظورم همه ی گوشت هاست. مرغ و گوشت قرمز و  ماهی و غذاهای دریایی.

تو مطالعاتی که داشتم انجام میدادم مستند " زمینی ها"  رو هم دیدم. دیدم و گریستم. اشک ریختم برای معصومیت از دست رفته ی آدم ها. تا چندین هفته صحنه های اون فیلم جلوی چشمم بود. 


این شد که من گیاه خوار شدم دوباره. ولی این دفعه با دفعه ی قبل فرق داشت. من دلیل داشتم برای گیاه خواریم. با علم و آگاهی از نیاز های بدنم شروع کردم به گیاه خواری. و جالب اینکه حدود یک ماه پیش جواب چک آپ کلی م من رو کلی خوشحال و شاد کرد. که مشکل کمبود آهن، کمبود کلسیمم که سال ها همراه من بود از بین رفته بودن. اینها به جز مشاهدات بیرونی هستن. مشاهداتی که من کم کم روی بدن خودم دارم می بینم. گودی و سیاهی های زیر چشمم تقریبا از بین رفتن. از جوش های ریزی که مهمون همیشگی صورت و بدنم بودن و من فکر می کردم ژنتیکی و ارثی هستن دیگه خبری نیست. موهای پرپشت و طبیعی.



خیلی از دوستان به من میگن که اجداد ما هم گوشت خوار بودن. اجداد مون رو اگر آدم و حوا فرض بگیریم که اونها با خوردن سیب از بهشت رانده شدن و نه رون کبابی گوسفند. اگر هم میمون ها باشن که باز هم اونها گیاهخوار هستن.

انسان ها از زمان یخ بندان و کشف آتش شروع به استفاده از گوشت حیوانات کردن. قبل تر از اون گیاه می خوردن.  اگر هم به این صحبت ها اعتماد ندارید لطفا خودتون سرچ کنید. فارغ از منبع صحبت، خودتون یه منبع دست اول دارید برای تست کردن فرضیه ی گیاهخواری یا گوشت خواری. بدن ما بعد از دو میلیون سال گوشت خواری هنوز هم خودش رو سازگار نکرده. یک نگاهی به انگشت هاتون بندازید. این دست ها این ناخن ها برای چیدن میوه و گیاه هستن، نه دریدن یک حیوون دیگه.

نگاه بعدی رو به دندون ها تو آینه بندازید. دندون های شما مناسب برای گیاه خواری هست و نه گوشت خواری. شباهت کمی هست بین دندون های ما و ببرها. گیاهخوارها وقتی گرم شون میشه عرق می کنن درحالی که گوشتخوارها زبون شون عامل تعریق رو انجام میدن. مثل سگ ها. سگ ها وقتی گرم شون میشه زبون شون رو میارن بیرون. گیاهخوارها روده ی بزرگ شون دوازده برابر قد شون هست درحالیکه گوشتخوارها سه برابر قدشون هست. دهن گیاهخوارها نسبت به سرشون خیلی کوچیکه ولی دهن گوشتخوارها نسبت به  سرشون خیلی بزرگه. چون احتیاج به قورت دادن و کندن و دریدن اون دارن در حالیکه ما احتیاج نداریم.


حالا از این حرف ها بگذریم،  من چرا گیاه خوار شدم؟! 


اول سلامتی.


گوشت هیچ فایده ایی برای انسان ها نداره. آناتومی بدن ما اصلا با هضم کردن گوشت هماهنگ نیست. (همونطوری که نوشتم) برفرض مثال هم که یه زمانی یه فایده ایی برای بدن ما داشته، الان گوشت ها همه هورمونی و پر از آنتی بیوتیک هستن.

تو سال 2011 حدود چهارده میلیون کیلو آنتی بیوتیک برای استفاده از حیوانات خریداری شده و فقط چهار میلیون کیلو برای استفاده ی انسان ها! البته فکر می کنم این عدد هارو به اضافه ی آنتی بیوتیک های دست ساز و عجیب غریب کشورهایی مثل ایران بکنید که تولیدکنندگان واسه کاهش هزینه هاشون هرچیز قانونی یا غیرقانونی میدن به خورد حیوونات شون تا اونها زودتر آماده ی بازار بشن!

روی عکس زیر کلیک کنید. اطلاعات جالبی داره درباره ی میزان باکتری های سمی تو حیوونات مختلف


 خیلی ها میگن غذای دریایی. من میگم کدوم دریای سالم؟ یه لحظه برید کنار دریا به ایستید تا حجم آشغال هایی که با چشم غیرمسلح دیده میشن شما رو غمگین کنه، حالا حساب کنید که اون ماهی آزاد تو همین آب ها زندگی کرده. تازه اون آشغال هایی که لب دریا می بینیم قسمت خوب ماجراست. سالانه میلیون ها تن از زبالات بیمارستانی و شیمیایی در دریاها تخلیه میشن. شما میگید ماهی پرورشی.  من میگم کدوم مزرعه ی ماهی سالم؟ لطفا کلمه ی "فشافویه " رو تو گوگل سرچ کنید. رو عکس هاش کلیک کنید و لذت ببرید از دیدن غذاتون که این دفعه متاسفانه لو رفت چطوری پرورش پیدا کردن. ما خارج نشین ها خیلی خوشحال نشیم، چون  بیمارهای انگلی زیادی هستن که بین آبزیان و انسان ها مشترکه و متاسفانه ماهیان زیادی هستن که ناقل این بیماری هستن بدون اینکه خودشون مبتلا شده باشن. در سال های اخیر شیلات نروژ شرایط رو برای پرورش دهندگان سخت تر و سخت تر کرده چون حتی تو یه کشور پیشرفته ایی مثل نروژ هم آمار بیماری بین آبزیان پرورشی زیاد بوده. حرف غذای دریایی شد، یادم افتاد از میگو بگم. امیدوارم که میگو دوست نداشته باشید وگرنه بعد از خوندن این جمله هر وقت میخواید میگو بخورید یاد این جمله می افتید. میگو چی می خوره؟ میگو از پوست و اجزای مرده ی حیوون های دریا تغذیه می کنه. یه جور سوسک حموم تو دریاهاست. اگر هم الان با خوشحالی میگید شما فقط از میگوی پرورشی استفاده می کنید که خدمتتون عرض کنم با این کار شما به نابودی ماهی ها کمک میکنید چون هر یک کیلوگرم ماهی تیکه شده برای حدود سیصد گرم میگو پاسخ گو هستش. 

تمام امراض انسان مدرن همه و همه ناشی از خوردن حیوون هاست ...


دوم حفظ کره ی زمین



 هر گاو به طور متوسط سالانه بین هفتاد تا صد و بیست کیلوگرم متان تولید می کنه. تاثیر منفی متان بیست و سه برابر بیشتر از گاز دی اکسید کربن هستش. پس هر صد کیلو متان تولید شده برابر هستش با دو هزار و سیصد کیلو دی اکسید کربن!!! حالا بیاید این دو هزار و سیصد کیلو دی اکسید کربن رو مقایسه کنیم با کیلومتر ماشین سواز شدن! یعنی دو هزار و سیصد کیلو دی اکسید کربن میشه چند کیلومتر ماشین سواری. معمولا هر هزار لیتر بنزین این مقدار دی اکسید کربن رو تولید می کنه. اگه یه ماشینی هر هشت کیلومتر صد لیتر بنزین مصرف می کنه این مقدار میشه > دوازده هزار و پونصد کیلومتر.


یعنی هر یه دونه گاوی که شما می بینید اندازه ی دوهزار و پونصد کیلومتر ماشین روندن در سال گاز متان تولید می کنه. نشخوارکنندگان سالیانه حدود دو میلیارد تن متان تولید می کنن. 

این جدول بهتون یه نمای کلی میده :


1 kg of meat from 

produces kg CO2e 

 beef

34.6

 lamb

17.4

 pork

6.35

 chicken

4.57 














دفعه ی بعدی که از تحصن و تظاهرات برای خشکی دریاچه ارومیه، رودخونه ی زاینده رود برگشتید، یا حتی بدتر به غرورتون برخورد که واسه خیار و گوجه مون هم دست به دامن چینی ها باید بشیم، یادمون باشه با قطع یا کمتر مصرف کردن گوشت می تونیم به کمتر گرم شدن کره ی زمین کمک کنیم.




سوم اخلاقی




راستش واسه این بخش هیچ چیزی نمی تونم بگم. این سومین دلیل برای شخص من پررنگ تر از اون دو تا دلیل دیگه ست. حتی یادآوری اینکه این موجودات که شبیه ما سیستم عصبی دارن و موقع مردن چقدر درد می کشن میتونه اشک من رو دربیاره. چرا بین کشته شدن یک سگ در نقطه ی دوری از چین یقه پاره می کنیم و کسی که گربه ش رو شکنچه می کنه رو سایکو می دونیم ولی میریم گوشت گوسفند رو از فروشگاه مون می خریم؟ اگر دسترسی به یوتیوب دارید بزنید چند تا فیلم از داخل سلاخ خونه ها ببینید. سرگذشت هرروزه ی غذای بشقاب شما همون بوده. اون فیلم ها رو صنعت گوشت نمیذاره به بیرون درز کنه چون به نقع ش نیست. با دونستن اینکه اون گوشت داخل یخچال و فریزر شما قبل از اینکه خون آبه هاش شسته بشن و توی بسته بندی شیک و ترتمیز قرار بگیرن، یه همچین سرگذشتی داشتن باز هم می تونید لب بزنید بهش؟ شک دارم کسی فیلم داخل سلاخ خونه ها رو ببینه، تا انتها و باز هم بتونه بدون ناراحتی و وجدان ناآروم به اون غذا لب بزنه.

دلم نمیخواد این وبلاگ رو مزین کنم به عکس ها و ویدیوهای دلخراش. چون من که می دونم ... من که دیدم. من حتی با استفاده از سیخ چوبی برای سبزیجات هم هنوز مشکل دارم و برام یادآور به سیخ کشیدن گوشت این موجودات نازنینه ....

یادتون باشه ... هیچ فرقی بین این سه دسته نیست : 




اولین نفری که گفت بین سیاه پوست ها و سفید پوست ها فرقی نیست به سخره گرفتنش. اولین نفری که گفت بین زن و مرد فرقی نیست به سخره گرفتنش ... همین اتفاق هم برای گونه پرستی رخ داد. همون طوری که دنیا قبول کرده که بین نژاد های مختلف هیچ فرقی نیست، همون طوری که دنیا قبول کرده بین زن و مرد نباید فرق گذاشته بشه، یه روز نه خیلی دوری هم می رسه که به این نتیجه می رسن بین گونه های مختلف هیچ فرقی نیست ... شما کی می خواید به این جنبش بپیوندید؟










منابع :










خب بالاخره ایده م رو برای راه اندازی یه وبلاگ جدید درباره ی گیاه خواری اجرا کردم. ولی هنوز هیچ ایده ایی واسه اینکه چقدر وقت می کنم اینجا مطلب بذارم  ندارم.


تصمیم دارم تو این وبلاگ درباره ی گیاهخواری بنویسم. غذاهایی که درست می کنم و اطلاعاتی که به عنوان یه گیاهخوار بهشون احتیاج داریم تا بدونیم.


سعی می کنم غذاهای قبلی گیاهی رو به مرور زمان در وبلاگ قرار بدم. لطفا صبوری پیشه کنید :)