Cooking With Rosi

همه چیز درباره ی گیاه خواری

Cooking With Rosi

همه چیز درباره ی گیاه خواری

پاک کردن آرایش


وسایل ارتباطات جمعی باعث شده بیشتر از قبل تو زندگی ها و لحظه های خصوصی هم دیگه شریک باشیم. مخصوصا اینستاگرام که تو لحظه های خصوصی تر ما حضور داره. اولین بار که دیدم عکس یکی از دوستان اینستاگرامی با آرایش غلیظ خط چشم و ریمل تو تخت کلی لایک خورده که دوستمون خوابش نمی بره از تعجب دهنم وا موند. من نه اینکه بگم خیلی آدم مرتب و منظمی هستم، شده بعضی وقت ها از خستگی یا تنبلی مسواک نزده برم بخوابم، ولی شاید از زمانی که شروع کردم به آرایش کردن همون دفعه ی اول که با آرایش خوابیدم فهمیدم چقدر روز بعدش حالم بده و چقدر از پوست خودم و صورتم فرداش بدم میاد تا تصمیم گرفتم هیچ وقت دیگه تو زندگیم با آرایش نخوابم. و واقعا هم فکر می کردم همه عین من هستن :)

ولی متاسفانه تعداد عکس های با آرایش تو تخت که روز به روز هم تعدادشون بیشتر میشه منو به این نتیجه می رسونه که همه بیشتر دنبال یه راه حل موقت هستن واسه بهتر شدن پوست صورت شون تا راه طولانی مدت.   وقتی از خیلی از دوستانم می پرسم : یعنی شما واقعا با این آرایش میرید بخوابید؟ و جواب می شنوم که آره بابا، خسته بودم، حوصله نداشتم پاک کنم به تعداد مژه هایی که می ریزه و به پوست افتضاحی فکر می کنم که نتیجه ی پاک نکردن آرایش صورتشون هست. حالا احساس مزخرف فردا ش بمونه.

حداقل اگر یک شب فراموش کردید که آرایش رو پاک کنید برای شب بعد رو بالشی رو عوض کنید تا اثرات پنکیک و آرایش شب قبل رو صورتتون نشینه.


مراقب بدن مون باشیم، بزرگ ترین سرمایه ایی هستش که داریم. آت و آشغال داخل ش نریزیم. آت و آشغال به پوست مون نمالیم به هوای چند ساعت " زیبایی " !

 

سیاهی دور چشم و گیاهخواری

خیلی ها توی اینستاگرام از من می پرسن یعنی با گیاهخواری سیاهی دور چشم هام از بین رفتن؟ این واسه شماست اگه شماهم مثل من درگیر این مشکل هستید.  


قبل از اینکه شروع به خوندن کنید توضیح بدم که منظور من از این نوشته این نیست که بگم من الان پوستم پرفکته و هیچ مشکلی دیگه ندارم. راهی هست که شروع کردم و هنوز تا انتهای راه کلی کار دارم و در نهایت هیچ وقت متوقف نمیشه. چون به محض اینکه بخوام دوباره به شیوه ی قبلی زندگیم برگردم سیاهی های دور چشم هم برمیگرده و سایر جوش ها!  من خود قدیمم رو با خود جدیدم مقایسه می کنم  و تجربیاتم رو باهاتون به اشتراک می گذارم.


علیرغم اینکه دلم میخواد همه ی مردم دنیا گیاهخوار بشن ولی چرا باید اغراق کنم درباره ی گیاهخواری؟؟ چون بسیار گیاهخوارهایی می شناسم که غذاشون مثل دوره ی قبلی گیاهخواری من هستش. برنج و نودل و پاستا! ازونجایی که فکر می کنم هر کدوم از ماهایی که گیاهخوار میشیم نماینده ایی میشیم از جانب باقی گیاهخوارها، مهم هست که رژیم غذایی که دنبال می کنیم درنهایت موجب سلامتی جسم ما هم باشه. پس اگر قرار هست به گیاهخواری، نباید فقط به نشاسته کفایت کرد برای زودتر سیر شدن. 


هر رژیم غذایی می تونه منجر به شفافیت پوست بشه. یعنی لزومی نداره حتما گیاهخوار باشی تا بتونی پوست خوبی داشته باشی. ولی اولین نکته ایی که تو رژیم غذایی تون برای داشتن پوست خوب باید به چشم بیاد، آب و میوه هستش.  صد البته که حتی یه بچه ی ده ساله هم می دونه که بدن ما حددداقل روزی هشت تا لیوان آب احتیاج داره، ولی تعداد آدم هایی که پوست شون کدر و زیر چشم هاشون سیاهه نشون دهنده ی اینه که اولین اصل رو خیلی ها نادیده میگیرن. از جمله خود قدیم من! میوه هم همینطور. اینجا که غریبه ایی نیست، من خیلی تنبلم تو خوردن میوه. و وقتی گرسنه م بشه اولین چیزی که تو یخچال یا کابینت پیدا کنم می خورم و اون "  چیز" چیزی نیست به جز شکلات و بیسکوییت و .... درنتیجه وقتی که سیر هستم میوه هارو قاچ می کنم و قاچ زده تو یخچال نگه داری می کنم. یا اینکه میوه هارو به صورت اسموتی درست می کنم و توی ظرفهای دردار با خودم از خونه می برم بیرون. میوه ها به جز انواع ویتامین ها و مواد معدنی پر هستن از آب ! درنتیجه هرچی میوه تون آبدار تر باشه پوستتون شفاف تر میشه.

یادآوری کنم که این راهی نیست که یک شبه بهتون نتیجه بده و بعد از یک شب هم نتیجه ش رو تا آخر عمرتون داشته باشید. به قول معروف لایف استایل هست. باید برای عوض کردن پوستتون شیوه ی زندگی رو عوض کنید.

خود قدیمی من برای پوشوندن اون سیاهی های دور چشمم از کرم پودر کمک می گرفتم. از وقتی از ایران خارج شدم آرایش کردنم خیلی محدود شده ولی تا قبل از گیاهخواری حتما حتما کرم پودر میزدم و بعد می رفتم سرکوچه نون بخرم!  تا این حد محتاج کرم پودر بودم. چون مصرفم زیاد بود از کرم پودرهای L'oreal  استفاده می کردم، به نسبت حجم ش ارزون تر بود و در دسترس تر. زمانی که شروع به گیاهخواری کردم با دیدن اولین نشونه های بهبود در سیاهی های دور چشمم تصمیم گرفتم مصرف کرم پودرم رو کم کنم. اولین قدم دیگه ازون کرم پودرها نخریدم! دنبال کرم پودرهای مینرال گشتم و یه مدتی دندون رو جیگر گذاشتم تا پوست م بهبود پیدا کنه.

من سه تا از کرم پودرهایی که تو این دوره امتحان کردم و به نظرم ارزش خریدن دارن رو می نویسم. اگر شما هم کرم پودر مینرال یا با کیفیت می شناسید خوشحال میشم بهم معرفی کنید.

 به ترتیب پوشانندگی :

Lancome > این کرم پودر خاصیت پوشانندگی بالایی داره. اون قسمت بالاش ظرفی داره که من برای مهمونی ها اون اوایل برای زیر چشمم از اون استفاده می کردم. خیلی عالیه! من اولین ش رو که خریدم وقتی نوی نو بود، شب سال نوی میلادی  از دستم افتاد روی سنگ و شیشه ی شکسته شدش حتی روی پام خراش انداخت و شب سال نو رو با دلی خون شده  گذروندم 


Clarins ; هر چی از لطافت و خوبی این مدل بگم کم گفتم. پوشانندگی خیلی بالایی نداره ولی از بس لطیف و خوش بو و خوبه که حد نداره. من این کرم پودر رو از همه بیشتر توصیه می کنم.



 

 Jane Iredale : تقریبا بیشتر محصولات این کمپانی مینرال هستش. آمریکاییه و تو اروپا کمی پیدا کردنشون سخته. ولی جنس خوبی هستش.


و قدم سوم بعد از مصرف زیاد آب و میوه، دور ریختن کرم پودرهای دو زاری و جایگزین کردن اونها با کرم پودرهای بهتر، قطع و یا کم کردن مصرف غذاهای سرخ کردنی و شیرینی جات مصنوعی هستش. وقتی اینستاگرام تون پر هستش از غذاهای مدل مک دونالد و برگر کینگ نباید از بدن بیچاره تون توقع داشته باشید که ظاهر خوبی هم پیدا کنه. یادتون باشه غذایی که تو خلوت و تنهایی می خورید قراره تو جمع خودش رو در قالب پوست و هیکل نشون بده. پس به غذایی که می خورید اهمیت بدید تا بدن تون هم به ظاهر شفاف و قشنگ اهمیت بده.
این بود انشای من در باب سیاهی دور چشم! 

اسپاگتی بادمجون :)


اسم غذای جدید من هستش :)



این یه غذای بسیار لذیذ، بدون روغن و صد البته گیاهی هستش. من صددرصد معتقدم به هشتگ #کمترنخوربهتربخور . کسانی که دلشون می خواد وزن کم کنن و همیشه به خودشون گرسنگی میدن کاملا اشتباه می کنن. میشه همیشه سیر باشی ولی غذاهایی که می خوری کالری شون کم باشن و با فیبر بالا. این غذا با توجه به اینکه هیچ روغنی نداره و کالری پایین انتخاب خیلی خوبی هست برای شمایی که می خواید وزن تون رو کم کنید.


بریم یه راست سر اصل مطلب؟



مواد مورد نیاز :

گوجه  ده عدد

بادمجون سه عدد

سبزی (ترخون، نعنا، گشنیز، جعفری)  به مقدار لازم

سیر دو حبه

سیب زمینی یک عدد متوسط

آب جوشیده نصف فنجون

ادویه (فلفل سیاه، پاپریکا، آویشن )

پنیر پیتزای گیاهی ( اگه دردسترس نیست موزارلا)

گردو، بادوم چند عدد (دل به خواهی)

دونه ی درخت کاج (دل به خواهی)

و

یک بسته اسپاگتی لوبیا سیاه ( یا جایگزین اون، نودل یا اسپاگتی)




این اسپاگتی سوئدی هستش ولی مارک های مشابه اون در اینترنت فراوونه. اگر هم این نوع اسپاگتی در اختیارتون نبود، می تونید از اسپاگتی معمولی استفاده کنید. سعی کنید موقع خرید اسپاگتی سبوس دار انتخاب کنید. اسپاگتی هرچی رنگش تیره تر باشه بهتره و ارزش غذایی بهتری داره و البته کمتر به انحنای بدن مون هم ظلم می کنیم :)

آهان داشتم راجع این اسپاگتی لوبیا سیاه می گفتم، این اسپاگتی 92% از لوبیا سیاه درست شده و 8% آب. به شدت کم چربی ِ، پر از پروتئین هستش و گلوتن فری. تو هر پنجاه و شیش گرم اون بیست و پنج گرم پروتئین و دوازده گرم فیبر موجوده. 36% آهن داره و 0% چربی!! به به!

لوبیا سیاه به دلیل پروتئین و آهن زیادی که داره میشه جایگزین گوشت باشه و اینکه خوردن و استفاده کردن از لوبیا سیاه برای خانوم ها خیلی مفیده چون ویتامین K موجود تو لوبیا سیاه برای شکل گیری گلبول های قرمز و پیشگیری از ابتلا به آنمی در دوران جنینی و نوزادی موثره. پس اگه باردار هستید یا تصمیم دارید باردار بشید لوبیا سیاه رو تو وعده های غذایی تون یه جوری بگنجونید! :)


خب حالا برگردیم سر غذامون، اول از همه دو تا از بادمجون ها رو از وسط به دو نیم تقسیم کنید و توشون رو کمی گود کنید. بذارید توی سینی فر و روشون رو با یه کاغذ آلومینویم بپوشونید. میذاریم توی فر تا بپزه. اون یکی بادمجون رو هم با همون دم و دستگاهش میذاریم روی گریل بیرون تا گریل بشه. سه تا از گوجه قرمز هامون رو هم میذاریم روی گریل.

حالا نوبت سس اسپاگتی مون هست. من از وقتی گیاهخوار شدم شاید به تعداد انگشت های دستم از رب گوجه استفاده کردم. از رب های صنعتی بیرون استفاده نمی کنم چون میدونم که همش رنگ و مواد شیمیایی و نمک هست و پدرکشتگی با بدن خودم ندارم. اگر با من موافق نیستید که از رب استفاده کنید، اگرم موافقید که می تونید باقی گوجه ها رو با چاقو به قطعات کوچیک تقسیم کنید، سبزی های معطر رو هم با چاقو ساطوری کنید.



 سیب زمینی رو که از قبل گذاشتیم با آب پخته، ریز خورد می کنیم. نوبت ساطوری کردن حبه های سیره. گوجه و سیب زمینی و سبزی های خورد شده و سیر و ادویه ها و اون کمی مقدار آب جوشیده رو میریزیم تو یه قابلمه و میذاریم با هم ترکیب بشن. این قراره سس اسپاگتی بشه.




یه سر به بادمجون های تو فر بزنید. پختن یا نه؟ برید سراغ بادمجون و گوجه ها روی گریل. گوجه ها رو خیلیییی گریل نکنید. میخوایم صرفا بوی دود بگیرن و کمی شل بشن. اگه آماده ن بیارید تو و بادمجون و گوجه رو تو یه کاسه باهم دیگه بکوبید. اشکالی نداره یه کمی هم ادویه بهش بزنید.

حالا نوبت اسپاگتی هاست.


اسپاگتی ها رو به شیوه ی معمول بپزید. وقتی آب کش کردید تو ظرف های مافین اونها رو به صورت لونه ی پرنده بریزید، مقدار کمی از سس رو هم بریزید روش و حالا نوبت پنیر پیتزامونه.میذاریم تو فر و تا طلایی شدن پنیر پیتزا صبر می کنیم. اگر هم قرار به خیلی سالم خوردنه این قسمت رو کلا حذف می کنیم و به صورت معمولی سرو می کنیم.




وقتی بادمجون ها توی فر پختن، اونها رو به روی گریل انتقال میدیم و کمی گریل هم می کنیم تا در عین مغز پخت شدن پوست بادمجون هم بوی دود بگیره تا خوشمزه تر بشه غذامون. دلیل اینکه از اول نذاشتم روی گریل این بود که روی گریل خیلی له میشن. من می خواستم فرم خودشون رو داشته باشن.

من جدیدا زیاد از گردو و بادوم خیس شده کنار غذاهام استفاده می کنم. دلیل اینکه خیس شون می کنم این هست که موقع غذا خوردن راحت تر جوییده بشه و خام باشه  تا تمام مواد غنی و ویتامین هاش رو استفاده کنیم.


بادمجون های نصفه  ی توی فر رفته رو با مخلوط گوجه و بادمجون کبابی پر می کنیم و روش رو با سبزیجاتی که دوست داریم تزیین می کنیم. من از دونه های درخت کاج و گوجه های خیلی ریز و جعفری استفاده کردم. اسپاگتی هامون رو هم از توی فر درمیاریم و میذاریم گوشه ی بشقاب.


غذای خیلی راحتیه. اصلا هم احتیاج نیست آشپزی بلد باشید تا بتونید این غذا رو درست کنید. فقط کافیه به بدن تون علاقه مند باشید تا در اولین فرصت این غذا رو درست کنید.


نوش جون تون :*













منابع :


عکس ها از رزالین


خواص اسپاگتی لوبیاسیاه


خواص لوبیا سیاه


کینوا

کینوا چیه؟





کینوا دونه ی یه گیاهه که خواستگاهش آمریکای جنوبی هست. و گیاهش در دسته بندی غازپایان قرار می گیره. جالبی کینوا به این هست که جز غلات به حساب نمیاد و شباهت خیلی زیادی به اسفناج و لبو و گیاه آبادیس یا تاج خروس داره. ( تاج خروس به علف هایی میگن که تو صحراها رشد می کنه و تو ایران هم خیلی زیاده ) در نتیجه این گیاه تو شرایط کم آبی و شوری خیلی مقاوم هست. 

کینوا دارای اسید آمینه های زیادی هست مثل لیسین. و مقدار قابل توجهی کلسیم، فسفر و آهن. 

لیسین آمینو اسیدی هست که خود بدن قادر به ساختن ش نیست، در نتیجه خیلی مهم هست که از مواد غذایی مقدار مناسبی از لیسین رو دریافت کنیم به خصوص اگر ورزشکار هستیم. لیزین به همراه ویتامین سی تو بدن ما برای ورزش های استقامتی خیلی مهم هستن و سلول های عضلانی رو قادر به مصرف اکسیژن می کنن. در نتیجه برای عضله سازی عنصر مهمی هستش

همین طور آمینواسید لیسین به بدن برای جذب کلسیم کمک می کنه. در اکثر غذاهای گوشتی این آمینواسید پیدا میشه، ولی برای کسانی که گیاهخوار/وگن هستن، مهم هستش که این آمینو اسید رو از دونه های سویا، غلات و یا کینوآ دریافت کنن.


اما برگردیم به خود کینوآ


"اینکاها" به دلیل خواص فوق العاده این دونه ها بهشون میگن " مادرهمه ی دانه های خوراکی". اگه مشکلات گوارسی دارید، کلسترول بالا یا اضافه وزن دارید، کینوآ انتخاب خیلی خوبیه برای استفاده. این دونه ها تو آمریکای جنوبی به دونه ی طلایی و خاویار گیاهی معروف هستن. کینوا حاوی فیبرهای غیرمحلول تو آب هستش که آب رو به خودش جذب می کنه و باعث تحریک عملکرد روده ها میشه. در نتیجه یه فنجون کوچیک از این دونه ها برای دو نفر غذای کافیه. یه لیوان از این دونه ها حاوی فیبر معادل یه برش نون کامل سبوس دار هستش. این دونه ها برای لاغری هم خوبن. چون پروتئین خیلی زیادی دارن و خیلی هم زود احساس سیری ایجاد می کنن. خیلی زود معده رو پر می کنن و جلوی پرخوری رو هم میگیرن. این دونه ها کم چربن در نتیجه جایگزین خیلی خیلی خوبی برای برنج و نون و انواع پاستاهاست. هر صد گرم کینوا حدود 300 کالری داره.




مواد مغذی در هر ۱۰۰ گرم (۳٫۵ اونس)

انرژی

۱٬۵۳۹ کیلوژول (۳۶۸ کیلوکالری)

کربوهیدرات‌ها

۶۴ g

چربی

۶ g

چربی اشباع

۰٫۷ g

چربی تک‌اشباع‌نشده

۰٫۱٫۶ g

چربی چنداشباع‌نشده

۳٫۳ g

پروتئین

۱۴ g

آب

۱۳ g

ویتامین آی معادل

۱ میکروگرم (۰٪)

تیامین (ویتامین ب۱)

۰٫۳۶ میلی‌گرم (۲۸٪)

ریبوفلاوین (ویتامین ب۲)

۰٫۳۲ میلی‌گرم (۲۱٪)

نیاسین (ویتامین ب۳)

۱٫۵۲ میلی‌گرم (۱۰٪)

پانتوتنیک اسید (ویتامین ب۵)

۰٫۷۷ میلی‌گرم (۱۵٪)

ویتامین ب۶

۰٫۴۹ میلی‌گرم (۳۸٪)

اسید فولیک (ویتامین ب۹)

۱۸۴ میکروگرم (۴۶٪)

ویتامین ب۱۲

۰ میکروگرم (۰٪)

ویتامین C

۰ میلی‌گرم (۰٪)

ویتامین E

۲٫۴۴ میلی‌گرم (۱۶٪)

ویتامین K

۰ میکروگرم (۰٪)

کلسیم

۴۷ میلی‌گرم (۵٪)

آهن

۴٫۶ میلی‌گرم (۳۷٪)

منیزیم

۱۹۷ میلی‌گرم (۵۳٪)

فسفر

۴۵۷ میلی‌گرم (۶۵٪)

پتاسیم

۵۶۳ میلی‌گرم (۱۲٪)

روی

۳٫۱ میلی‌گرم (۳۱٪)

درصدها نسبی‌اند

منبع: http://ndb.nal.usda.gov/ منبع: پایگاه اطلاعاتی مواد غذایی آمریکا



روش پخت کینوا


روش های مختلفی وجود داره. ولی من این روش رو بیشتر از باقی روش ها دوست دارم و خوشمزه تر میشه.

زیر قابلمه رو روشن می کنیم و اجازه میدیم تا قابلمه حسابی داغ بشه. کمی، شاید اندازه ی نوک قاشق غذاخوری روغن میریزیم تو قابلمه. من یا از روغن زیتون استفاده می کنم یا نارگیل. و حالا دونه های کینوا رو تو قابلمه میریزیم و با قاشق تند تند هم میزنیم. اگه مقدار کینوا زیاده و شما نمی تونید تند هم بزنید، میتونیم زیر شعله رو کم کنیم. به زودی صدای پاپ پاپ ترکیدن دونه ها رو مثل دونه های ذرت می شنوید. وقتی به نظرتون دونه ها کمی سرخ شدن و کمی قهوه ایی، حالا به ازای هر یه پیمونه کینوا، دو پیمونه آب میریزیم تو قابلمه. زیر قابلمه رو کم کنید. ادویه فراموش نشه. من کمی نمک، کمی فلفل سیاه و کمی زعفرون _ایرانی بازی :پی _ توی ظرف میریزم. حالا در قابلمه رو میذاریم و اجازه میدیم تا آب قابلمه کامل تبخیر بشه. تو اینترنت نوشته بیست دقیقه صبر کنید. ولی من بسته به میزان شعله ی گازتون میگم چشم تون به قابلمه باشه تا دستتون بیاد کی آب قابلمه تبخیر میشه. زمانی که آبش تبخیر میشه یه کینوای تپل مپل فلافی شده رو دستتون میمونه که به به، مزه ش عالیه! نوش جون تون :*






منابع :

عکس ها از نت






توفو چیه؟


خیلی ها از من می پرسن توفو چیه؟!


توفو از فرایند بستن شیر سویا به دست میاد.



خواستگاه توفو بنا به گفته ی ویکی پدیا دو هزار سال پیش در چین به وجود اومده. تو آشپزی های آسیای جنوبی در قدیم و در حال حاضر سرتاسر دنیا به خصوص آشپزی گیاهی نقش پررنگی داره. توفو از نظر من مثل قارچ بی مزه می مونه و در نتیجه شما می تونید با اضافه کردن ادویه ی دلخواه خودتون کاملا طعمی که دلتون می خواد رو بهش بدید.


انواع مدل از توفو وجود داره. من معمولا از یه جور توفوی ساده استفاده می کنم. ولی تو مغازه ها توفو ی دودی، توفو ی قرمز هم دیدم که هنوز امتحان نکردم. توفویی که من می خرم اینجوری هست تو بسته بندی :



فکر کنم به این مدل میگن توفو ی سخت . (Firm )

این مدل توفو فقط مخصوص پخت و پز هستش و تاریخ مصرف هم داره درضمن. ولی می دونم در ژاپن توفویی هم هست که به عنوان دسراستفاده میشه. حتی خیلی ها از توفو به عنوان پایه ی چیز کیک ، پودینگ و باقی دسرهای این چنینی استفاده میشه که من تا حالا امتحان نکردم. حتما امتحان می کنم ولی :)


من معمولا از زردچوبه و زعفرون زیاد استفاده می کنم. اگه قرار باشه خورشت ایرانی درست کنم از توفو به عنوان گوشت خورشتی استفاده می کنم. به این صورت که بعد از سبک شدن پیازهام اونها رو که به قطعات ریز تقسیم کردم و زیر آب شستم، تو تابه شروع می کنم به تفت دادن. مهم هستش که توی خود توفو ها هم بپزه در نتیجه طولانی مدت هم بزنیدش. تو این مدت هم می تونید ادویه های دلخواه تون رو بهش اضافه کنید. من قورمه سبزی رو با توفو درست می کنم و تشخیص اینکه این قورمه سبزی گیاهی هست یا گوشتی خیلی سخت میشه. به گفته ی همسرم _که عاشق گوشته!!_ قورمه سبزی با توفو نود و نه درصد مزه ش شبیه قورمه سبزی معمولی هست.


من از توفو به عنوان گریل هم استفاده کردم. توفو ها رو به قطعات ریز تقسیم کردم. در مقدار کمی روغن زبتون و ادویه و سبزی خشک دوازده ساعت مارینیت کردم. و بعد از دوازده ساعت روی سیخ های کوچولوی چوبی زدم و گریل کردم. مزه ش خیلی خوب میشه.


به این نتیجه رسیدم که توفو رو همه جوره مثل قارچ میشه ازش استفاده کرد. در خورشت ها، سوپ ها، گریل، سرخ شده،




ولی خاصیت توفو چیه؟

توفو کالری خیلی کمی داره و در عین حال پروتئین بالایی داره. آهن به نسبت زیادی داره و چربی خیلی کم .

توفوی سخت 10.7% و توفوی نرم 5.3% وزن شون ، پروتئین دارن و به ترتیب 5 و 2 درصد هم چربی دارن. کلسترول بد (Lipoprotein LDL )اونها خیلی کمه، ولی در عین حال کلسترول خوب ( Lipoprotein HDL ) اونها هم خیلی بالا نیست. سازمان غذا و دارو آمریکا (FDA) در یکی از اعلامیه ی سلامت خودش اعلام کرده که : " 25 گرم از پروتئین سویا در هرروز باعث کاهش بیماری های قلبی میشه " یعنی حدودا صد گرم از توفوی سخت 8.9 گرم پروتئین داره.



مطلب درباره ی توفو در اینترنت زیاده. یکی از منابع فارسی زبان برای خوندن کافیه، چون باقی همه کپی پیست اولی هستن. اگه دوست داشتید درباره ی توفو بیشتر بدونید لطفا خودتون سرچ کنید.











منابع :

عکس ها از نت


ویکی پدیا ، توفو  


صفحه ی سازمان غذا و دارو آمریکا 


انواع توفو 



من چرا گیاه خوار شدم؟


اول از داستان گیاه خواری خودم بگم.

من از بچگی با خوردن گوشت قرمز مشکل داشتم. همیشه تو رستوران که می رفتیم کباب رو زیر برنج قایم می کردم تا مامان و بابام نبینن که من غذام رو نخوردم. نمی تونستم اصلا لب به گوشت قربونی بزنم که تو خونه مون قربونی شده بود. جلوی چشم هام کشته بودنش.

یه دوره ایی چهار سال پیش گیاه خوار شدم. ولی اون زمان بدون آگاهی از نیازهای بدن انسان بود. صرفا به دلیل عذاب وجدان برای کشتن حیوون ها نمی تونستم بخورم. ولی خیلی زود به دلیل فقر مواد غذایی مجبور شدم دوباره به شیوه ی زندگی قبلیم برگردم. چون تو اون دوران فقط پاستا و برنج و سیب زمینی خوردم! کمبود آهن بدنم زیاد تر شد و خیلی ضعیف بودم.


بعد اون دوره نتونستم دیگه به خام انواع گوشت ها دست بزنم و حتی نمی تونستم رون درسته ی مرغ بخورم. چون برام تداعی کننده ی مرغ به عنوان حیوون زنده بود. با ارفاق می تونستم فقط فیله ی مرغ و ماهی بخورم. هم چنان با گوشت قرمز مخصوصا به صورت استیک و درسته تو خورشت ها مشکل داشتم. و جالبه که من اون زمان هم همچنان مشکل فقر آهن داشتم علیرغم اینکه هفته ایی چند بار با زور جیگر می خوردم!


تا اینکه خیلی اتفاقی در دانشگاه قرار شد درباره ی " گونه پرستی " مقاله بنویسم. وقتی استاد راهنمام تصمیم گرفت من این مقاله رو بنویسم من حتی نمی دونستم معنی لغت نروژی ش به فارسی چی میشه! :) اومدم و شروع کردم به تحقیق. هرچی بیشتر تحقیق کردم بیشتر مصمم شدم تا دوباره برگردم به گیاه خواری. در همین حین خیلی اتفاقی با کتاب " قابلمه را فراموش کن" آشنا شدم.


وقتی میگم اتفاقی یعنی درست جایی که انتظار نداری و درست جایی که خیلی اتفاقی به سمتش کشیده شدی. از ایران خریداری شد این کتاب و من در عرض پونزده روز کتاب رو بلعیدم. کتاب در راستای تبلیغ خام خواری هست البته. ولی برای من که دنبال این بودم تا بفهمم آیا انسان واقعا به گوشت حیوانات احتیاج داره یا نه جواب مناسب داشت. از فردای همون روز شروع کردم به تحقیق تو نت. ببینم آدم ها چه نیازهایی دارن و این نیازها چقدر تو گوشت حیوانات هست.

هرچی بیشتر می رفتم جلو بیشتر می فهمیدم که نیاز ما به گوشت احمقانه ست و صرفا از روی جهل و نادونی ما چسبیدیم به گوشت حیوون ها. از اینجا به بعد هرجا تو وبلاگم می خونید گوشت منظورم همه ی گوشت هاست. مرغ و گوشت قرمز و  ماهی و غذاهای دریایی.

تو مطالعاتی که داشتم انجام میدادم مستند " زمینی ها"  رو هم دیدم. دیدم و گریستم. اشک ریختم برای معصومیت از دست رفته ی آدم ها. تا چندین هفته صحنه های اون فیلم جلوی چشمم بود. 


این شد که من گیاه خوار شدم دوباره. ولی این دفعه با دفعه ی قبل فرق داشت. من دلیل داشتم برای گیاه خواریم. با علم و آگاهی از نیاز های بدنم شروع کردم به گیاه خواری. و جالب اینکه حدود یک ماه پیش جواب چک آپ کلی م من رو کلی خوشحال و شاد کرد. که مشکل کمبود آهن، کمبود کلسیمم که سال ها همراه من بود از بین رفته بودن. اینها به جز مشاهدات بیرونی هستن. مشاهداتی که من کم کم روی بدن خودم دارم می بینم. گودی و سیاهی های زیر چشمم تقریبا از بین رفتن. از جوش های ریزی که مهمون همیشگی صورت و بدنم بودن و من فکر می کردم ژنتیکی و ارثی هستن دیگه خبری نیست. موهای پرپشت و طبیعی.



خیلی از دوستان به من میگن که اجداد ما هم گوشت خوار بودن. اجداد مون رو اگر آدم و حوا فرض بگیریم که اونها با خوردن سیب از بهشت رانده شدن و نه رون کبابی گوسفند. اگر هم میمون ها باشن که باز هم اونها گیاهخوار هستن.

انسان ها از زمان یخ بندان و کشف آتش شروع به استفاده از گوشت حیوانات کردن. قبل تر از اون گیاه می خوردن.  اگر هم به این صحبت ها اعتماد ندارید لطفا خودتون سرچ کنید. فارغ از منبع صحبت، خودتون یه منبع دست اول دارید برای تست کردن فرضیه ی گیاهخواری یا گوشت خواری. بدن ما بعد از دو میلیون سال گوشت خواری هنوز هم خودش رو سازگار نکرده. یک نگاهی به انگشت هاتون بندازید. این دست ها این ناخن ها برای چیدن میوه و گیاه هستن، نه دریدن یک حیوون دیگه.

نگاه بعدی رو به دندون ها تو آینه بندازید. دندون های شما مناسب برای گیاه خواری هست و نه گوشت خواری. شباهت کمی هست بین دندون های ما و ببرها. گیاهخوارها وقتی گرم شون میشه عرق می کنن درحالی که گوشتخوارها زبون شون عامل تعریق رو انجام میدن. مثل سگ ها. سگ ها وقتی گرم شون میشه زبون شون رو میارن بیرون. گیاهخوارها روده ی بزرگ شون دوازده برابر قد شون هست درحالیکه گوشتخوارها سه برابر قدشون هست. دهن گیاهخوارها نسبت به سرشون خیلی کوچیکه ولی دهن گوشتخوارها نسبت به  سرشون خیلی بزرگه. چون احتیاج به قورت دادن و کندن و دریدن اون دارن در حالیکه ما احتیاج نداریم.


حالا از این حرف ها بگذریم،  من چرا گیاه خوار شدم؟! 


اول سلامتی.


گوشت هیچ فایده ایی برای انسان ها نداره. آناتومی بدن ما اصلا با هضم کردن گوشت هماهنگ نیست. (همونطوری که نوشتم) برفرض مثال هم که یه زمانی یه فایده ایی برای بدن ما داشته، الان گوشت ها همه هورمونی و پر از آنتی بیوتیک هستن.

تو سال 2011 حدود چهارده میلیون کیلو آنتی بیوتیک برای استفاده از حیوانات خریداری شده و فقط چهار میلیون کیلو برای استفاده ی انسان ها! البته فکر می کنم این عدد هارو به اضافه ی آنتی بیوتیک های دست ساز و عجیب غریب کشورهایی مثل ایران بکنید که تولیدکنندگان واسه کاهش هزینه هاشون هرچیز قانونی یا غیرقانونی میدن به خورد حیوونات شون تا اونها زودتر آماده ی بازار بشن!

روی عکس زیر کلیک کنید. اطلاعات جالبی داره درباره ی میزان باکتری های سمی تو حیوونات مختلف


 خیلی ها میگن غذای دریایی. من میگم کدوم دریای سالم؟ یه لحظه برید کنار دریا به ایستید تا حجم آشغال هایی که با چشم غیرمسلح دیده میشن شما رو غمگین کنه، حالا حساب کنید که اون ماهی آزاد تو همین آب ها زندگی کرده. تازه اون آشغال هایی که لب دریا می بینیم قسمت خوب ماجراست. سالانه میلیون ها تن از زبالات بیمارستانی و شیمیایی در دریاها تخلیه میشن. شما میگید ماهی پرورشی.  من میگم کدوم مزرعه ی ماهی سالم؟ لطفا کلمه ی "فشافویه " رو تو گوگل سرچ کنید. رو عکس هاش کلیک کنید و لذت ببرید از دیدن غذاتون که این دفعه متاسفانه لو رفت چطوری پرورش پیدا کردن. ما خارج نشین ها خیلی خوشحال نشیم، چون  بیمارهای انگلی زیادی هستن که بین آبزیان و انسان ها مشترکه و متاسفانه ماهیان زیادی هستن که ناقل این بیماری هستن بدون اینکه خودشون مبتلا شده باشن. در سال های اخیر شیلات نروژ شرایط رو برای پرورش دهندگان سخت تر و سخت تر کرده چون حتی تو یه کشور پیشرفته ایی مثل نروژ هم آمار بیماری بین آبزیان پرورشی زیاد بوده. حرف غذای دریایی شد، یادم افتاد از میگو بگم. امیدوارم که میگو دوست نداشته باشید وگرنه بعد از خوندن این جمله هر وقت میخواید میگو بخورید یاد این جمله می افتید. میگو چی می خوره؟ میگو از پوست و اجزای مرده ی حیوون های دریا تغذیه می کنه. یه جور سوسک حموم تو دریاهاست. اگر هم الان با خوشحالی میگید شما فقط از میگوی پرورشی استفاده می کنید که خدمتتون عرض کنم با این کار شما به نابودی ماهی ها کمک میکنید چون هر یک کیلوگرم ماهی تیکه شده برای حدود سیصد گرم میگو پاسخ گو هستش. 

تمام امراض انسان مدرن همه و همه ناشی از خوردن حیوون هاست ...


دوم حفظ کره ی زمین



 هر گاو به طور متوسط سالانه بین هفتاد تا صد و بیست کیلوگرم متان تولید می کنه. تاثیر منفی متان بیست و سه برابر بیشتر از گاز دی اکسید کربن هستش. پس هر صد کیلو متان تولید شده برابر هستش با دو هزار و سیصد کیلو دی اکسید کربن!!! حالا بیاید این دو هزار و سیصد کیلو دی اکسید کربن رو مقایسه کنیم با کیلومتر ماشین سواز شدن! یعنی دو هزار و سیصد کیلو دی اکسید کربن میشه چند کیلومتر ماشین سواری. معمولا هر هزار لیتر بنزین این مقدار دی اکسید کربن رو تولید می کنه. اگه یه ماشینی هر هشت کیلومتر صد لیتر بنزین مصرف می کنه این مقدار میشه > دوازده هزار و پونصد کیلومتر.


یعنی هر یه دونه گاوی که شما می بینید اندازه ی دوهزار و پونصد کیلومتر ماشین روندن در سال گاز متان تولید می کنه. نشخوارکنندگان سالیانه حدود دو میلیارد تن متان تولید می کنن. 

این جدول بهتون یه نمای کلی میده :


1 kg of meat from 

produces kg CO2e 

 beef

34.6

 lamb

17.4

 pork

6.35

 chicken

4.57 














دفعه ی بعدی که از تحصن و تظاهرات برای خشکی دریاچه ارومیه، رودخونه ی زاینده رود برگشتید، یا حتی بدتر به غرورتون برخورد که واسه خیار و گوجه مون هم دست به دامن چینی ها باید بشیم، یادمون باشه با قطع یا کمتر مصرف کردن گوشت می تونیم به کمتر گرم شدن کره ی زمین کمک کنیم.




سوم اخلاقی




راستش واسه این بخش هیچ چیزی نمی تونم بگم. این سومین دلیل برای شخص من پررنگ تر از اون دو تا دلیل دیگه ست. حتی یادآوری اینکه این موجودات که شبیه ما سیستم عصبی دارن و موقع مردن چقدر درد می کشن میتونه اشک من رو دربیاره. چرا بین کشته شدن یک سگ در نقطه ی دوری از چین یقه پاره می کنیم و کسی که گربه ش رو شکنچه می کنه رو سایکو می دونیم ولی میریم گوشت گوسفند رو از فروشگاه مون می خریم؟ اگر دسترسی به یوتیوب دارید بزنید چند تا فیلم از داخل سلاخ خونه ها ببینید. سرگذشت هرروزه ی غذای بشقاب شما همون بوده. اون فیلم ها رو صنعت گوشت نمیذاره به بیرون درز کنه چون به نقع ش نیست. با دونستن اینکه اون گوشت داخل یخچال و فریزر شما قبل از اینکه خون آبه هاش شسته بشن و توی بسته بندی شیک و ترتمیز قرار بگیرن، یه همچین سرگذشتی داشتن باز هم می تونید لب بزنید بهش؟ شک دارم کسی فیلم داخل سلاخ خونه ها رو ببینه، تا انتها و باز هم بتونه بدون ناراحتی و وجدان ناآروم به اون غذا لب بزنه.

دلم نمیخواد این وبلاگ رو مزین کنم به عکس ها و ویدیوهای دلخراش. چون من که می دونم ... من که دیدم. من حتی با استفاده از سیخ چوبی برای سبزیجات هم هنوز مشکل دارم و برام یادآور به سیخ کشیدن گوشت این موجودات نازنینه ....

یادتون باشه ... هیچ فرقی بین این سه دسته نیست : 




اولین نفری که گفت بین سیاه پوست ها و سفید پوست ها فرقی نیست به سخره گرفتنش. اولین نفری که گفت بین زن و مرد فرقی نیست به سخره گرفتنش ... همین اتفاق هم برای گونه پرستی رخ داد. همون طوری که دنیا قبول کرده که بین نژاد های مختلف هیچ فرقی نیست، همون طوری که دنیا قبول کرده بین زن و مرد نباید فرق گذاشته بشه، یه روز نه خیلی دوری هم می رسه که به این نتیجه می رسن بین گونه های مختلف هیچ فرقی نیست ... شما کی می خواید به این جنبش بپیوندید؟










منابع :










خب بالاخره ایده م رو برای راه اندازی یه وبلاگ جدید درباره ی گیاه خواری اجرا کردم. ولی هنوز هیچ ایده ایی واسه اینکه چقدر وقت می کنم اینجا مطلب بذارم  ندارم.


تصمیم دارم تو این وبلاگ درباره ی گیاهخواری بنویسم. غذاهایی که درست می کنم و اطلاعاتی که به عنوان یه گیاهخوار بهشون احتیاج داریم تا بدونیم.


سعی می کنم غذاهای قبلی گیاهی رو به مرور زمان در وبلاگ قرار بدم. لطفا صبوری پیشه کنید :)